بعد از گذشت پنج روز از دستور صریح رهبر معظم انقلاب به آقای احمدینژاد، مبنی بر عدم استفاده از آقای مشایی در پستهای حساس و معاونتهای رئیسجمهور، اکنون بسیاری از علاقمندان و دلسوزان انقلاب از این «امر» بر زمین مانده رهبری مطلعند و با نگرانی منتظر تصمیم رئیسجمهور هستند.
برای آقای احمدینژاد رئیسجمهور منتخب نکاتی را از سر دلسوزی و از باب نصیحت برادرانه بیان میکنم:
1. آقای رئیسجمهور باید مطلع باشند که موفقیت ایشان در انتخابات اخیر، مرهون مجموعه اقداماتی است که هر کدام به تنهایی نمیتوانست باعث این پیروزی چشمگیر باشد. علاوه بر ظرفیتهای فردی و ویژگیهای شخصی، بخش اعظمی از اقبال عمومی مردم ایران به گفتمانی که رئیسجمهور خود را متعلق به آن میداند و به حق به دلیل رویکرد مردم به آن گفتمان، مورد انتخاب مردم قرار گرفته است، ناشی از تدابیر رهبر فرزانه انقلاب و سخنان روشنگرانه ایشان در سالهای اخیر در روشن کردن شعلههای امید به عدالت خواهی و حق طلبی ملت ایران و جلوگیری از انحراف خواص از مسیر گفتمان انقلاب اسلامی است.
از طرفی ایستادگی فداکارانه رهبر انقلاب در برابر انتقادات مخالفان دولت و حمایتهای صریح و آشکار از روند صحیح خدمترسانی دولت و تقدیر از مواضع اصولی و ارزشی شخص رییسجمهور در سیاست داخلی و دیپلماسی بینالمللی، نقش غیر قابل انکار و صد البته بسیار مهمی در تصمیم مردم و تداوم فرصت خدمترسانی داشته است.
2. انتظار به حق نخبگان از دولت دهم به خصوص رئیس دولت، پختگی و وسعت نظر بیشتر ناشی از تجربه چهارساله مدیریت عالی کشور است. انتخابها و انتصابهای عجولانه و خطاناپذیر از اگر هم از رئیس دولت نهم به دلیل کمتجربگی قابل پذیرش بود، اکنون دیگر به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.
تعویضهای پیاپی مدیران، ناشی از اشتباه و تعجیل در انتخاب، به مصلحت روند خدمترسانی دولت نیست و تنها فرصتها را محدود میکند.
3. با توجه به فضای سیاسی کشور و فضاسازی رقبای رئیسجمهور، کوچکترین خطا و کمترین فضا برای سوءاستفاده، موجب تضعیف دولت از سوی آنها شده و موجب تخریب هر چه بیشتر وجهه دولت در افکار عمومی خواهد شد. در این شرایط خطیر، فرصت کمترین اشتباه از رئیسجمهور سلب میشود. بنابراین سیاستگذاریها، تصمیمهای خرد و کلان و انتصابها با توجه به شرایط مذکور بیش از همیشه باید بر مدار مشورت، تدبیر و تأمل صورت بگیرد.
4. بعد از علنیشدن نامه مقام معظم رهبری در مورد آقای مشایی، رئیسجمهور اصولگرا در معرض «آزمون بزرگ ولایتپذیری» قرار گرفتهاند.
از طرفی در ایام انتخابات و حتی قبلتر از آن، عدهای از مخالفان رئیسجمهور با اشاره به روند انتقاد رئیسجمهور از بزرگان نظام و مخصوصاً اتفاقات مناظرههای انتخاباتی، مدعی ساختار شکنی رئیسجمهور و عدم پایبندی وی به ارکان نظام بودند.
واکنش مثبت، سریع و مناسب آقای احمدی نژاد در برابر «امر» رهبری فرزانه انقلاب میتواند پاسخ مناسبی به این شائبه مخالفین و البته نگرانی دلسوزان انقلاب باشد. از طرفی هرگونه تعلل، تاخیر و واکنش غیر مناسب نیز به صورت طبیعی این شائبه را تقویت و نگرانی دلسوزان انقلاب را افزایش خواهد داد.
5. حرکت رهبر انقلاب در جلوگیری از نفوذ آراء و اندیشههای التقاطی در جریان اصیل اصولگرایی و واکنش مناسب رئیسجمهور اصولگرا این شبهه را که در جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه یک مقام تشریفاتی شده است را خنثی میکند.
از دیگر سو بر همگان ثابت شد که هر جا پای منافع ملی، ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی و مصالح عالی کشور به میان بیاید، رهبری بزرگوار، علیرغم پشتیبانی صریح از دولت اصولگرا به صورت اصولی، انتقادات و مواضع صریحی را نیز در قبال عملکرد ناصواب آن اتخاذ میکنند.
6. اگر ما و شما، در انتقاد به معترضین، آنها را به رعایت «قانون» و حرکت در مسیر آن دعوت میکنیم. اگر ما و شما، قانون و جایگاه قانونی «ولایت فقیه» که برآمده از اعتقادات اصیل اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی است را «فصلالخطاب» میدانیم و بهحق انتظار داریم تا معترضین و منتقدین انتخابات به آن تمسک کنند و از آن عبور نکنند، پس همگان از ما توقع دارند - و باید هم داشته باشند که ما نیز خود به این توصیه عمل کنیم و نظرات و دستورات رهبری را فصلالخطاب بدانیم.
7. اتفاق اخیر «نقطه عطفی» در رابطه با سیاستگذاریها و تصمیمهای دولت دهم است. اینکه آیا این دولت بنا دارد، بنابر آنچه در تبلیغات انتخاباتی و ادعاهای چهارسال اخیر خود بر آن تاکید ورزیده، بر مسیر تدابیر و منویات رهبری قدم بردارد و خود با شناخت از راه و سیره ایشان بر مدار ولایت و رهبری جامعه بچرخد و قبل از ابلاغ صریح رهبری در موضوعات مختلف خود به منویات رهبر انقلاب جامعه عمل بپوشاند؛ یا ...